دسته : کشاورزی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 417 KB
تعداد صفحات : 22
بازدیدها : 34
برچسبها : اثر کربن روشهای خاکورزی ذخیره کربن آلی خاک
مبلغ : 47000 تومان
خرید این فایلفهرست مطالب
چکیده
مقدمه
مواد و روش ها
توضیحات مکان
طرح آزمایشی
مدیریت گیاه زراعی
نمونه برداری از خاک و تجزیه و تحلیل آن
ذخیره سازی کربن آلی خاک
عملکرد دانه و بقایای محصول
اثر کربن
تحلیل آماری
نتایج
عملکرد دانه ، بیوماس کاه ، بیوماس ریشه و بقایای گیاهان زراعی
ذخیره سازی کربن آلی خاک
اثر کربن و اثر کربن با مقیاس واحد عملکردی
مولفه های اثر کربن
روابط بین اثر کربن ، ذخیره کربن آلی خاک ، بقایای گیاه زراعی و عملکرد دانه
بحث
تأثیر روشهای خاکورزی بر ذخیره کربن آلی خاک و عملکرد دانه
تأثیر روشهای خاکورزی بر روی اثر کربن
نتیجه گیری
منابع
*************
چکیده
شیوه های مناسب خاکورزی باعث کاهش اثر(میزان انتشار) کربن یک گیاه زراعی (CF) و کاهش تغییرات آب و هوایی، می شود. با این حال ، چیزهای کمی در مورد CF تولید گندم زمستانه و ذرت بهاره تحت روشهای مختلف خاکورزی در فلات لس چین، مشخص شده است. برای تعیین کمیت اختلاف خاکورزی و تفاوت نوع گیاه زراعی در CF ، یک آزمایش مزرعه در سال 2007 شکل گرفت که در آن شش روش خاکورزی زیر ارزیابی شد: خاکورزی با گاوآهن (PT) ، بدون خاکورزی (NT) ، خاکورزی زیر خاکی (ST)، تناوب PT/NT ، تناوب NT/ST و تناوب ST/PT. نتایج نشان داد که PT دارای ارزش CF مثبت (488 کیلوگرم CO2-eq در هکتار) است که منبع کربن را نشان می دهد. با اینحال ، NT ، ST ، ST/PT ، PT/NT و NT/ST به طور معنی داری یک کاهش در CF (-628، -1382، -2328، -3038 و 3545- کیلوگرم CO2-Eq در هکتار 1) را نشان داد، که موید این مساله است این روشهای خاکورزی به عنوان مخزن کربن، عمل می کند. CF های مقیاس پذیر عملکردی (CF دارای مقیاس عملکردی ، CF در مقیاس هزینه، CF در مقیاس ارزش تولید و CF در مقیاس درآمد خالص)، روند مشابه CF را نشان داد که به ترتیب زیر نمایش داده می شود: NT/ST > PT/NT > ST/PT > ST > NT > PT. CF و CF های مقیاس پذیر تولید گندم زمستانه، معنی داری بالاتری نسبت به ذرت بهاره، نشان داده است. CF و CF با مقیاس واحد عملکردی با افزایش سال کاشت، کاهش می یابد. علاوه بر این ، افزایش ذخیره SOC و عملکرد دانه برای کاهش CF سودمند بود. نتایج این تحقیق نشان داد که تناوب NT/ST بیشترین عملکرد دانه و ذخیره SOC را با کمترین CF و CF با واحد عملکردی، ایجاد کرده و بنابراین به عنوان بهترین روش خاکورزی برای تعادل تولید پایدار با محیط زیست در فلات لس، تعیین شد.
در طی مراحل برداشت گندم زمستانه و ذرت بهاره یک ساله ، سه نمونه خاک برای هر یک از روشهای خاکورزی خاک در عمق 10-0 سانتی متر ، 10-20 سانتی متر، 20-35 سانتی متر و 35-50 سانتی متر با استفاده از یک آوگر خاک (قطر 5 سانتی متر) گرفته شد. پس از آن ، نمونه های خاک خشک و از طریق یک غربال 0.25 میلی متر برای تعیین مقدار SOC، غربال شدند. مقدار SOC با استفاده از دی کلروات پتاسیم 0.8 مول درلیتر (1/6 K2Cr2O7) و اکسیداسیون اسید سولفوریک (H2SO4) و روش تیتراسیون تعیین شد (Bao، 2000). چگالی جرم خاک با استفاده از روش هسته ای مشخص شد (Blake and Hartge، 1986). ذخیره سازی SOC، از تولید SOC ، چگالی جرمی و عمق خاک (Blanco-Canqui and Lal، 2009) ، همانطور که در معادله 1نشان داده شده، برآورد شد. ...
...
روش شخم و خاک ورزی تاثیر گذاشته بر ذخیره SOC، توسط میزان برگشت بقایا و عمق عمق خاک ورزی، حاصل شد. در این مطالعه ، باقی مانده گیاه زراعی پس از NT ، ST ، PT / NT ، NT / ST و ST / PT به طور قابل توجهی بزرگتر از مقدار به دست آمده پس از PT بود (جدول 4). در طی این روشهای خاکورزی، مقادیر بیشتری از باقیمانده گیاهان زراعی به خاک برگردانده شد. این نتایج مطابق با نتایج سیکس و همکاران بود (2002)، که خاکورزی حفاظتی را با بازگشت بقایا، یک اقدام مؤثر برای بهبود مخزن SOC است. علاوه بر این، برای شیوه های مختلف خاکورزی ، عمق خاکورزی بر محل بازگشت بقایای گیاه زراعی تأثیر گذاشت، بنابراین بر توزیع عمودی ذخیره SOC تأثیر می گذارد (Puget and Lal، 2005).
اختلالات شدید خاک پس از PT باعث ایجاد این مساله شد که خاک سطحی، بدون پوشش شد ، بنابراین منجر به از دست رفتن تجزیه SOC شد. برای NT و ST ، باقیمانده گیاه زراعی در سطح خاک حفظ شد. NT در درجه اول باعث افزایش ذخیره SOC در عمق 10-0 سانتی متر شد زیرا خاک، به هم نخورد. این پدیده انباشت سطح ذخیره سازی SOC نیز در مطالعات قبلی گزارش شده است. با اینحال ، ST، خاک زیری را شل کرده ، رشد ریشه های گیاه زراعی را عمیق تر کرده و میزان بیوماس ریشه باقیمانده در خاک عمیق پس از برداشت گیاه زراعی را افزایش می دهد، بنابراین ذخیره SOC را در اعماق پایینتر، افزایش می دهد: روندهای مشابه توسط Tian و همکاران (2016)، گزارش شده است. PT/NT ، NT/ST و ST/PT باعث افزایش ذخیره SOC در هر لایه از عمق خاک از 0 تا 50 سانتی متر و بیشترین میزان ذخیره SOC پس از NT / ST شد. این یافته ها مطابق با نتایج قبلی گزارش شده توسط وانگ و همکاران (2017) بود. ...
...
Effects of different tillage practices on the carbon footprint of wheat and maize production in the loess plateau of china
Abstract
Appropriate tillage practices reduce a crop's carbon footprint (CF) and mitigate climate change. However, little is known about the CF of winter wheat and spring maize production under different tillage practices in the Loess Plateau of China. To quantify the tillage differences and crop type differences in CF, a field experiment was established in 2007 in which the following six tillage practices were evaluated: plow tillage (PT), no-tillage (NT), subsoil tillage (ST), PT/NT rotation, NT/ST rotation and ST/PT rotation. The results showed PT had the positive CF value (488 kg CO2-eq ha1 ), indicating a carbon source. However, NT, ST, ST/PT, PT/NT and NT/ST significantly decreased the CF (628, 1382, 2328, 3038 and 3545 kg CO2-eq ha1 ), demonstrating these tillage practices served as carbon sinks. The functional unit-scaled CFs (yield-scaled CF, cost-scaled CF, production value-scaled CF and net income-scaled CF) were similar to the trend of CF, which exhibited the following order: NT/ST > PT/NT > ST/PT > ST > NT > PT. The CF and functional unit-scaled CFs of winter wheat production were significantly higher than those of spring maize production. The CF and functional unit-scaled CFs decreased as planting year increased. In addition, increasing SOC storage and grain yield were benefit for decreasing CF. The results of this study showed NT/ST rotation produced the highest grain yield and SOC storage with the lowest CF and functional unit-scaled CFs and was thus determined to be the best tillage practice for balancing sustainable production with the environment in the Loess Plateau.