مبانی و پیشینه نظری تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده

مبانی و پیشینه نظری تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده مبانی و پیشینه نظری تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده

دسته : -مبانی و پیشینه نظری

فرمت فایل : word

حجم فایل : 75 KB

تعداد صفحات : 50

بازدیدها : 470

برچسبها : پیشینه کارکرد خانواده مفاهیم کارکرد خانواده

مبلغ : 14000 تومان

خرید این فایل

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش فصل دوم پایان نامه در مورد تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده

فصل دوم پایان نامه در مورد تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده

 در 50صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده

 

تعاریف و مفاهیم کارکرد خانواده

نمای تاریخی لغت خانواده بسیار قدیمی است. خانواده از لغت فامیلیا مشتق شده است (100 تا 300 بعد از میلاد) که به همه افراد یک خانواده اعم از خویشاوندان، غیرخویشاوندان، مستخدمان، بردهها و کارگران نسبت داده می شود. سپس در نتیجه رشد طبقه متوسط یا سرمایه داری خانواده محدودتر به وجود آمد (1215 تا 1600 بعد از میلاد) اعضای خانواده ملزم می شدند که در منافع اقتصادی، اجتماعی و عاطفی خانواده سهیم باشند. در اوایل قرن بیستم، خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی وابسته به یکدیگر که همه افراد در آن شرکت داشتند، تعریف شد.

کارکردخانواده از نظر رویکرد ساختاری، نظریه ای کاربردی است بنیانگذار اصلی این نهضت سالوادورمینوچیناست. یکی از فرضیههای مهم آن این است که هر خانواده یک ساختار دارد این ساختار زمانی که خانواده در شرایط واقعی قرار داشته باشد شناخته می شود. ساختار عبارت است: از مجموعه ی رفتار و نقش هایی که اعضای خانواده از طریق آن به هم مرتبط اند. در رویکرد ساختاری، خانواده به عنوان یک کل مطرح می شود و تعاملات بین زیر مجموعهها مورد توجه قرار می گیرد.

نوابی نژاد خانواده را گروهی کوچک از افراد می داند که از طریق پیوند زناشویی یا خونی با یکدیگر در ارتباط متقابل هستند و در کنار یکدیگر در واحد خاص زندگی می کنند و دارای تجارب و فرهنگ مشترکی هستند.همچنین خانواده دارای امیال و اهداف مشابه بودند و مهر و علاقه آنان را به یکدیگر پیوند داده است. آکرمن خانواده را کانون کمک تسکین و شفابخشی می داند. خانواده کانونی است که باید فشارهای روانی وارد شده بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار سازد.

جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته می شود که با یکدیگر از طریق هم خونی، تمایل سببی، و یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعه پذیری کودکان است. انسان شناسان به طور کلی نهاد خانواده را این طور طبقه بندی می کنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر)، و فرزندان. که خانواده هسته ای نیز خوانده می شود، و خانواده گسترده هم خونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلاً خویشاوندان در مکان مشترکی زندگی می کنند. همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشته اند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه پذیری، در جامعه شناسی خانواده مورد بررسی قرار می گیرد. کارکرد خانواده معمولاً در خانوادههایی که شیوه فرزند پروری اقتدار منطقی را در پرورش فرزندان به کار می گیرند نیرومند تر است. خانوادههایی که در شیوه فرزند پروری خود از اصل همکاری و دموکراسی در روابط پیروی می کنند، توانایی بیشتر برای انطباق با تغییرات دارند و شرایط مناسبی برای رشد کودکان فراهم می کنند. در خانواده با الگوی سالم، اعضای خانواده مورد حمایت همدیگر هستند. انتظارات مربوط به نقش های افراد روشن و دارای انعطاف است. مقررات خانواده واضح و انعطاف پذیر و نه بی مرز است.

راهبردهای خانواده

خانوادهها معمولاً از الگوهای تعاملی ثابت، مشترک، هدفمند و مکرری را به نمایش می گذارند که به آن راهبردهای خانواده می گویند. این راهبردها معمولاً مطرح نمی شوند به گونهای که هر یک از اعضا احساس می کنند باید نقشی را بازی کند که قبلاً به خوبی جا افتاده است. انواع این راهبردها عبارتند از :1-آنهایی که به قصد تداوم خانواده سعی می کنند رابطه بین اعضا را حفظ کنند.2-آنهایی که به طور موقت فشار روانی راتشدید می کند تا به هدف مورد نظر برسند.3-خانوادههایی که می کوشند با شرایط بیرونی کنار بیایند و در برابر نیازهای دائم التغییر اعضا پاسخگو باشند.

رویکردها و دیدگاههای تبیین خانواده

در بررسی نظریات ارائه شده برای تبیین آسیب شناسی در چار چوب خانواده رویکردهای بوئنی و ساختاری، طرح سه محوری و دیدگاه راهبردی می توان توجه کرد .

رویکرد چند نسلی

این رویکرد که نشأت گرفته از نظریات بوئن است، به آسیب های خانوادگی در چند نسل می پردازد. در رویکرد بوئنی بیماری های عاطفی زمانی ایجاد می شود که افراد نمی توانند خود را به نحوی شایسته از خانوادههای اصلی شان متمایز کنند. متمایز کردن خود عبارت است از توانایی به دست آوردن کنترل عاطفی و در عین حال، ماندن در جو عاطفی شدید خانواده، متمایز کردن خود بیانگر میزان توانایی فرد برای تفکر واقع بینانه راجع به موضوعات سر شار از عاطفه در خانواده است. نئون معتقد است که سناریو زیر به ایجاد بیماری عاطفی می انجامد زن و مردی که تضادهای حل نشده با پدر و مادر خود دارند ازدواج می کنند. زن و شوهر سعی دارند هر طور شده مسائل را فیصله بخشند.می پذیرند که با هم مخالفت نکنند و یک صمیمیت کاذب به وجود آورند. ازدواج از بیرون ظاهراً بی اشکال است. نمایی ظاهری از خوشبخت بودن دارد اما در اعماق آن کشمکش، تنهایی و درد حاکم است .با تولد کودک به عنوان جزء سوم یک سیستم، مثلثی به وجود می آید کودک کانون توجه می شود. در سیستم قفل می شود و خروج از خانواده را حقیقتاً غیر ممکن می یابد.

بوئن تمایز یافتگی را براساس نظریه نظام های خانواده توصیف می کند که شخص قادر است در روابطش بین کارکرد عقلانی، عاطفی با صمیمیت و خودمختاری تعادل برقرار کند. بر اساس این نظریه حداقل چار عامل، واکنش پذیری عاطفی، گسلش عاطفی، آمیختگی با دیگران و توانایی بدست آوردن جایگاه من از پیش بینی کنندگان سطح تمایز یافتگی یک فرد هستند. خودتمایز یافتگی یا تفکیک خود که مهم ترین مفهوم نظریه سیستمی بوئن است بعنوان توانایی برقراری تعادل بین خود مختاری هیجانی و عقلانی ،صمیمیت و پیوستگی در روابط توصیف می شود.

رویکرد ساختاری

دومین دیدگاه کلی در اصل ساختاری است در این دیدگاه کل اعضای خانواده دچار مسئله هستند و رفتار مختل الزاماً واکنش به ارگانیسم خانوادگی تحت فشار نیست. مینو چین و همکاران که به واقع پیشرو این دیدگاه است در تبیین آسیب شناسی کودک به وجود مرزهای در هم تنیده یا از هم گسسته اشاره دارد در اصل خانوادههای نا کارآمد با ایجاد این گونه مرزهای تحول و مستقل شدن اعضای خود را دچار وقفه می سازند.

رویکرد ساختاری به دونوع ساختار بیمارگون خانواده اشاره می کند :

1.خانواده گسسته

در این نوع خانواده مرزهای بسیار انعطاف ناپذیری وجود دارد در خانواده گسسته بین اعضای خانواده تماس کم یا هیچ تماسی وجود ندارد در این نوع خانواده ساختار سالم، نظم یا قدرت تقریباً دیده نمی شود. پیوند بین اعضای خانواده ضعیف است یا اصلاً پیوندی وجود ندارد برداشت کلی از این نوع خانوادهها نوعی میدان اتم مانند است، به این صورت که اعضای خانواده لحظههای طولانی بدون ارتباط با یکدیگر، در مدارهای جدا از هم حرکت می کنند خانواده نا منسجم است.

2. خانواده به هم تنیده

مرزها در این نوع خانواده مبهم هستند ویژگی برجسته خانواده به هم تنیده "در هم آمیختگی" اعضای آن است به طوری که تلاش برای تغییر دادن یکی از اعضاء بلافاصله مقاومت اعضای دیگر را بر می انگیزد.

مینوچین و همکاران ابلاغ مرزی که والدین را از فرزندانشان جدا می سازدبه صورت نامناسب مثل زنا با محارم قطع می شود. نقش های همسر و والد به اندازه ی کافی متمایز نشده اند به طوری که زیر سیستم همسر و زیرسیستم والد هیچ یک قادر به عمل نیستند. مرزهای فردی محترم شمرده نمی شوند به طوری که زیر سیستمای فردی نمی توانند خود مختاری و هویت به نحو شایسته ای پرورش دهند.

طرح سه محوری

تسنگ و مک درموت یک طبقه بندی سه محوریاز خانوادههای مشکل دار ارائه دادند .محور این طرح تعیین سه طبقه از مشکلات بود:

1. بد کار کردیهای رشدی در خانواده

2.بد کار کردی نظام خانواده

3.بد کار کردی گروه خانواده

این طرح پیچیده است و هر کس می خواهد از آن استفاده کند باید مقاله ی اصلی آن را با دقت مطالعه کند به طور خلاصه محور های آن به شرح زیر می آید :

محور1- بد کار کردی رشدی خانواده

الف) بد کار کردی رشدی

بد کار کردی اولیه خانواده : به معنی اشکال در تحقیق رابطه ی زناشویی رضایت آمیز است.

بد کار کردی فرزند آوری در خانواده:با به دنیاآمدن فرزندان رخ می دهد .

بد کار کردی در فرزند پروری خانواده :اشکال در ارتباط و تقویت فرزندان خردسال است.

بد کار کردی در بلوغ خانواده : این امر معمول روی مشکلات تفرد و موضوعات جدایی متمرکز است .

بد کار کردی در گرد همایی خانواده

ب)تفاوت ها و پیچیدگی رشدی

1. خانواده گیسخته: زمانی است که بحران خانوادگی با جدایی یا طلاق همراه می شود.

2. مشکلات خانوداگی یک والد : به وجود تنها یک والد در خانواده بستگی دارند .

3. بد کارکردی خانواده باز ساخته : در جایی است که ازدواج مجدد با داشتن فرزندان حاصل از

ازدواج قبلی وجود دارد.

4. خانواده ی بی ثبات مزمن: مشخصه ی آن قهر و جدایی های فراوان و طلاق است.

محور 2-بد کارکردی نظام خانواده

الف ) بد کارکردی نظام همسر

بد کار کردی زناشویی تکمیلی

بد کار کردی زناشویی تعارض آمیز

بد کار کردی زناشویی وابسته

بد کار کردی زناشویی بد قید

5. بد کار کردی زناشویی ناسازگار

ب) بد کار کردی نظام فرعی والدکودک

1. بد کار کردی مربوط به والد

2. بد کار کردی مربوط به کودک

3. بد کار کردی رابطه والدکودک

4. بد کار کردی مثلثی والد کودک

ج) بد کارکردی نظام فرعی خوهران و برادران

محور 3-بد کارکردی گروه خانواده

الف) بد کار کردی های کنشیساختاری

1. فیعض خانوادههای دارای عملکرد ضعیف.

2. خانوادههای بیش ازحد ساخت یافته.

3.خانوادههایی که یکپارچگی آسیب شناختی و کلاف گونه دارند.

4.خانوادههایی که از لحاظ هیجانی از هم بریده هستند.

5.خانوادههای سازمان نیافته.

ب) بد کار کردی های سازگاری اجتماعی

1.خانوادههایی که از لحاظ اجتماعی منزوی هستند.

2.خانوادههایی که از نظر اجتماعی نا به هنجارند.

3.خانوادههای دارای یک جو خاص ( تحت سیطره ی موضوعات مشترک رایج، رازها، آیین ها یا عقاید فرهنگی).

...

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید